عفاف و حجاب



انتشارات حوض‌نقره منتشر کرد: آیا می‌دانستید وقتی که صورتتان سرخ می‌شود، همه‌ی بدنتان سرخ می‌شودحتی داخل شکمتان؟ یا این‌که بیش از یک میلیارد نفر در جهان کرم روده دارند؟ این بدین معناست که روزانه 10 میلیون لیتر از خون مردم توسط آن‌ها مکیده می‌شود! دوست قصه‌گوی ما و دوستانش نشان خواهند داد که بدن شما چه‌قدر شگفت‌انگیز است، آن‌قدر که حتی تصورش را هم نمی‌کنید! حقایق شگفت‌آوری درباره‌ی آن‌چه در بدن می‌گذرد؛ مهاجمانی نامرئی که بدنتان را خانه‌ی خود کرده‌اند (اگر بدشانس باشید) و بعضی از بیماری‌های منزجر خواهید آموخت کتاب را ورق بزنید و آماده‌ی یادگیری همه‌چیز درباره‌ی بدن خارق‌العاده‌ی خود باشید.


سلام دوستان این پست رو گذاشتم چون می خواستم بگم که در آینده ی نزدیک از سفر هایی که رفتم (چه در ایران و جه در خارج از ایران) براتون بگم کارهایی که باید انجام بدین ویا جاهایی که برین، مرکز های خریدخوب و رستوان ها خیابان های جالب رو براتون میگم اول از  داخل ایران شروع می کنم  و بعد با هم به خارج از کشور سفر می کنیم با من همراه باشید وبلاگم رو به دوستاتون معرفی کنید.

ارزوی بهترین ها برای شما


سوفی و آگاتا که قبلاً بهترین دوست همدیگر بودند، وقتی راه‌شان را از هم جدا کردند، به این نتیجه رسیدند که قصه‌شان پایان یافت ولی کتاب قصه‌شان در شُرف بازنویسی بود و این‌بار فقط قصه‌ی پریان آن‌ها نبود که از نو نوشته می‌شد. با جدا شدن دخترها از همدیگر، بدها اختیار همه‌چیز را به دست گرفته و خوب‌ها در خطر مهلکی افتاده بودند.
آیا آگاتا و سوفی قادر هستند به کمک همدیگر آن‌ها را نجات دهند؟ آیا دوباره راهی برای دوست شدن پیدا می‌کنند؟ و آیا پایان جدیدشان آخرین خوشی ابدی خواهد بود که در جستجویش بودند؟

 
 

جادوگرها و شاهدخت‌ها در مدرسه‌ی دخترها مستقر شده‌اند و زندگی بدون شاهزاده‌ها را در پیش گرفته‌اند، درحالی‌که تدروس و پسرهای دیگر در قلعه‌ی قدیمی شرورها جمع شده‌اند. بین دو مدرسه، جنگی در حال شکل گرفتن است ولی آیا آگاتا و سوفی می‌توانند صلح را دوباره برگردانند؟ آیا سوفی می‌تواند وقتی تدروس قصد جانش را دارد، خوش‌قلب بماند؟ قلب آگاتا متعلق به کیست؟. بهترین دوستش یا شاهزاده‌اش؟


سوفی با کفش‌های بلورین و وقف خود به انجام کارهای خوب، می‌داند که در مدرسه‌ی افسانه‌ای خوب‌ها نمرات بالایی کسب می‌کند و به مرتبۀ دانش‌آموزان پیشین مدرسه مثل سیندرلا، راپونزل و سفیدبرفی دست می‌یابد. آگاتا با کت بلند سیاه بی‌قواره و گربه‌ی سیاه خبیثش کاملاً برای پیوستن به شرورهای مدرسه‌ی بدها مناسب به نظر می‌رسد.
هر دو دختر به زودی متوجه می‌شوند که سرنوشت‌شان عوض شده است. سوفی را به مدرسه‌ی بدها می‌برند تا در کلاس‌های زشت‌سازی، طلسم‌های مرگ و آموزش پیروان شرکت کند. در حالی که آگاتا خود را در مدرسه‌ی خوب‌ها و میان شاهزاده‌ها و دخترهای زیبا می‌یابد تا در کلاس‌های اصول آداب‌دانی شاهدخت‌ها و ارتباط با حیوانات حضور یابد.
اما اگر این اشتباه، اولین سرنخ برای پی بردن به شخصیت واقعی سوفی و آگاتا باشد، چه؟


این اولین سفرنامه است و من ناخودآگاه تصمیم گرفتم از مشهد شروع کنم اونطوری که یادم می یاد اولین بارم بود که سوار هواپیما می شدم  برای همین شور و شوق داشتم .ما از اصفهان حرکت می کردیم از فرودگاه شهید بهشتی اصفهان رفتیم.پروازمون حدود 1 ساعت و نیم طول می کشید. هواپیما که پرواز کرد به خاطر فشار هوا حسابی گوشم درد گرفت به عنوان نهار توی هواپیما به مرغ ، ماست ، نوشابه و دنت دادند .وقتی پیاده شدیم با تاکسی به سمت هتل حافظ رفتیم نکته ی جالب این بود که توی مشهد تاکسی ها اجازه ی این رو داشتند  که از خط های BRTعبور کنند. هتل ما تقریبا توی ورودی باب الجواد حرم بود.نکته خوب این هتل داشتن WIFIکاملا پر سرعت بود.هتل 5 طبقه داشت.توی طبقه -1 رستوران بود که از 8صبح تا 10 صبح صبحانه،از ساعت 12 تا 1:30نهار و از 8 شب تا 10 هم شام سرو می شد.توی رستوران همه مدل غذایی بود از فست فود گرفته تا چلو کباب.بیشتر اوقات شب ها رو توی حرم بودیم برای ورودی حرم داشتن چادر برای خانم ها اامی بود هیچ نوع گوشی یا تبلت رو هم نمی گذاشتن  وارد کنیم. داخل حرم خیلی شلوغ بود به طرزی که محافظ دور قبر گذاشته بودند. توی حرم یه دیوار سفید بود که مردم با دست دعاهاشون رو روی اون می نوشتن و امیدوار به مستجاب شدن آن داشتند.توی روز ها هوا خنک بود برای همین به پاساژ می رفتیم .مشهد، دوتا پاساژ فوق العاده خوب و با کیفیت داره اولیش پاساژ پاروما و بعدی پاساژ الماس شرق هستش ولی الماس شرق از پاروما بهتر بود.به استخر هم رفتیم اگر اشتباه نکنم استخر افتاب بود.به یکی از مناطق ییلاقی در مشهد رفتیم و سوار تله سیژ شدیم از نظر من که خیلی ترسناک بود چون تمام زیر پاهام آب بود .ما حدودا 1 هفته توی مشهد بودیم و بعد هم برگشتیم.

 


هایدی (Heidi)، دختر بچه‌ای پنج ساله است که یک سال بعد از تولدش، پدر و مادرش را در سانحه‌ای از دست‌ می‌دهد و خاله‌اش سرپرستی او را بر عهده‌ می‌گیرد. شروع داستان از زمانی است که خاله‌ی هایدی کاری در شهر فرانکفورت پیدا می‌کند و دیگر نمی‌تواند از او نگهداری کند. بنابراین تصمیم می‌گیرد که هایدی را نزد پدربزرگش که تنها فامیل اوست ببرد تا مسئولیت سرپرستی‌اش را به عهده بگیرد.

اما پدربزرگ در دامنه‌ی کوه‌های آلپ دور از روستا و مردمش، به تنهایی روزگار می‌گذراند و ظاهراً دوست ندارد با کسی مراوده‌ای داشته باشد. مردم از او دوری می‌کنند چون معتقدند که او باعث مرگ پسر و عروسش یعنی پدر و مادر هایدی شده است و به همین علت هم که می‌خواهد هایدی را نزد او بفرستد مخالف هستند. با این وجود او پس از مدتی به کوه‌های آلپ می‌رود تا همراه پدربزرگش زندگی کند و خیلی زود خود را در قلب پیرمرد جا می‌کند. اما درست زمانی که او و پدربزرگ به هم وابسته می‌شوند، خاله‌اش او را نزد دختر فلج ثروتمندی می‌فرستد.


روز بسیج دانش آموزی

روز 8 آبان سالروز شهادت دانش آموز بسیجی محمدحسین فهمیده است . روزی که در تاریخ تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان روز بسیج دانش آموزی » به ثبت رسیده و ماندگار شده است .
شهید فهمیده ، نوجوانی خوش برخورد، شجاع ، فعال ، کوشا بود که به مطالعه علاقه زیادی داشت و با وجود این که به سن تکلیف نرسیده بود، نماز می خواند و شیفته و عاشق امام خمینی بود. هنگام ورود امام به ایران به دلیل مصدوم بودن ، موفق به زیارت ایشان نگردید، اما پس از بهبودی دراولین فرصت به شهر مقدس قم رفته و موفق به دیدار شد.
این دانش آموز رزمنده بسیجی، با ایمان و بینش عمیق واستوارخود در جنگ با دشمن پیش قدم و با نیل به شهادت ، درس شجاعت ، فداکاری و مقاومت را به همه جوانان و نوجوانان آموخت، امام بزرگوارمان از این نوجوان 13 ساله به عنوان رهبر یاد فرموده و بدین گونه نام و یاد او، منشاء حماسه های بزرگ شد و تحول عظیمی در شیوه های دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ایجاد کرد و راه پیروزی وسرافرازی را یکی پس از دیگری، هموار ساخت .
فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. او خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را باز می گردانند و درصدد برمی آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگراز شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نمی دهد و خطاب به آنان می گوید خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگوید، به هر کجا که باشد، آماده رفتن هستم . من باید به مملکت خدمت کنم »و اضافه می کند من نمی نویسم و اگربنویسم حرفی دروغ زده ام » حتی با تهدید به زندان حاضر نمی شود تعهد بدهد و بالاخره تنها از مادرش امضا می گیرند. درهمان روزهای نخست جنگ تحمیلی ، محمد حسین تصمیم می گیرد که به جبهه برود وبا مان بعثی بجنگد . زمزمه رفتن را در خانواده و بین دوستانش می افکند. 

یک روزکه به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود ، مبلغ 50 تومان را به دوستش می دهد واز او می خواهد که نان را بخرد و به منزل آن ها ببرد و تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او می گوید و از وی می خواهد که تا سه روز به خانواده اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند وسپس آن ها را مطلع کند .
در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم او می شده و با وی صحبت و سعی می کند او را از تصمیم خویش منصرف نماید، اما موفق نمی شود . شهید فهمیده که درعزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هرچه تلاش می کند که همراه گروه یا دسته ای که عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود ، موفق نمی شود. تا با گروهی از دانشجویان دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می رود واز او می خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می کند، اما شهید فهمیده ، آن قدر اصرار می کند تا فرمانده را متقاعد می کند که برای یک هفته اورا همراه خود به خرمشهر ببرد. دراین مدت کوتاه حسین در هر کاری پیشقدم شده و استعداد و قابلیت خود را درهمه کارها نشان می دهد.
خبر شهادت حسین فهمیده
صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه های خود اعلام می کند که نو جوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است . امام خمینی نیز در پیامی جمله معروف خود را می فرمایند:
رهبر ماآن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید»
به این ترتیب و با این کلمات ، حسین و فداکاری و شجاعت او جاودانه شد. بقایای پیکر شهید حسین فهمیده دربهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11، به خاک سپرده می شود.


سلام دوستان روز دانش آموز مبارک بر همه دانش آموزها علاوه بر خودم مبارک باد.

روز دانش‌آموز در ایران مصادف با ۱۳ آبان هر سال است. علت نامگذاری این روز، واقعه کشتار جمعی دانش‌آموزان تهرانی است که به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران جمع شده بودند. در این اعتراض که با همیاری قشرهای دیگری از مردم نیز همراه بود،با شروع شلیک گاز اشک‌آور و سپس گلوله، ۵۶ نفر از تجمع‌کنندگان کشته شدند و صدها تن دیگر مجروح شدند. دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ جمعی از دانش آموزان مدارس پایتخت طی بیانیه‌ای اعلام کردندکه ما دانش آموزان ایرانی روز شنبه سیزدهم آبان ۱۳۵۷ را به عنوان روز دانش آموز اعلام نموده و قصد داریم هر ساله با یاد شهیدان جنبش دانش آموزی در این روز بر وحدت و یکپارچگی خود بیفزاییم. به منظور گرامی‌داشت این روز، ۱۳ آبان در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز دانش‌آموز نامگذاری شده‌است.

پ.ن:دانش آموزان بشینین درساتونو بخونینcryingsad


شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 601 مورخ 1385/12/15 نامگذاری روز 17 ربیع الاول سالروز تولد پیامبر اعظم (ص) را به عنوان روز اخلاق و مهرورزی تصویب کرد که اگر بنای بعثت پیامبر را تکمیل مکارم اخلاقی بدانیم حکمت و انگیزه نامگذاری واضح خواهد بود اما در چنین سالروزی خوبست ضمن تبریک به همدیگر یاد آور شفارشات پیامبر(ص) باشیم.

یکی از رفتارهای مورد تاکید پیامبر (ص) رعایت حقوق افراد جامعه بود که اجازه می فرمودند افراد نظراتشان را عنوان نمایند حتی آنقدر بردبار بودند که وقتی مردی جاهل ، تسلیم منطق نبوی نمی شد و در کوچه خاکستر بر سر الگوی هستی می ریخت ایشان با بردباری تحمل می کردند و رعایت همین جنبه های اخلاقی و رفتاری بود که اسلام را به راحتی در سراسر حجاز گسترش داد و امپراتوری های ایران ، مصر و یونان را مقهور خود ساخت بسیاری از دولتمردان در طول تاریخ بیشتر در فکر آسایش جسمی مردمان خود بودند یا تظاهر به خدمت به مردمان می نمودند و غذا ، پوشاک و امنیت را رمز پایداری خود می دانستند اما روشی که انبیای الهی بیشتر به آن توجه می کردند ارتقای اخلاق و مکارم انسانی و روحی برای جامعه بود سپس راحتی جسم را سفارشی می نمودند.

 


سلام دوستان هفته ی پیش من به یک سفر سه روزه به رامسر رفتم.اب و هوا تقریبا مثل اصفهان بود :روزهای خنک و بعدازظهر و شب سرد.من در این سه روز به جنگل رفتم .

روز اول:

ویلای ما ساحلی بود باری همین اول به لب ساحل رفتیم بعد به بازار محلی رامسر رفتیم که خیلی پیچ در پیچ بود و راهی برای تردد خودرو نبود.آنجا بیشتر ترشیجات،لواشک و معجون لواشک،زیتون،ماهی،لباس های محلی،ومی فروختند که در بازار فضای محلی وجود داشت.بعد به جنگل های 2000و3000 رفتیم و در آنجا خودمان نهار رو درست کردیم ،البته ناگفته نماند که برای حفظ محیط زیست تمام زباله ها رو جمع کردیم انگار نه انگار که انسان توی اون قسمت وجود داشته باشه.جنگل خیلی قشنگ بود و فقط آهنگ طبیعت و آب به گوش می خورد.

روز دوم:

به کافه نویان رفتیم که در اصل کافه ای در دل جنکل بود . به طرف آبشار ممشلم راه افتادیم که حدودا 15 دقیقه پیاده روی داشت.شب قبل باران اومده بود بنابراین کل جنگل گل بود و ما هم با گل یکی شدیم.انتظاری که از آبشار ممشلم داشتم یک ابشار سه برابر آبشاراپونه زار اصفهان باشد ولی حالا که رسیدیم دیدم ابشار پونه زار سه برابر این آبشار بود ابشار کوچکی بود که گله های گاو از آنجا عبور می کردند در راه برگشت تصمیم گرفتیم برای نهار به رستوارن خاله خاور برویم.وقتی رسیدیم با اینکه وسط هفته بود ولی رستوران داشت از جمعیت می ترکید.ما ماهی سفید،کباب چنجه،باقالا قاتوق،مرغ ترش سفارش دادیم.

روز آخر:

ما به تلکابین بزرگ رامسر رفتیم که حدودا 12 دقیقه در راه بالا رفتن به جنگل با تلکابین بودیم.بلیط ها نفری 40000تومان بودند.در دوروبر گیشه بلیط فروشی برند های معروفی مثل NORBERTوHOLIDAYوجود داشت که می توانستیم از آنها دیدن و خرید کنیم.سوار تلکابین که شدیم آقای عکاس از ما عکس گرفت و کاغذی به ما داد که وقتی به بالا رسیدیم با اون کاغذ بتونیم عکسمون رو دریافت کنیم.وقتی به بالا رسیدیم،فروشگاه های مختلفی از جمله خوراکی فروشی و بدلیجات فروشی وجود داشت.نکته جالب این است که در همان بالا هتلی بزرگ وجود داشت،زیپ لاین و پل معلق داشت،کافه و رستواران داشت و محل پیاده روی سنگفرش شده وجود داشتبعد از ان ما به ساحل رفتیم و نهار خوردیم و راه افتادیم به سمت اصفهان خوبی برگشت ما این است که موهای من از اون حالت فرفری در می آد. در ظمن هیچ جا خونه ی خود آدم نمی شه

 


هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزش تر از کتاب نیست

 

کتاب وسیله ای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می ماند و به آیندگان منتقل می شود. کتاب محصول تجربه‏ های بشری و خلاقیت‏های ذهنی و آموخته‏ های دراز مدت انسان است. سهم کتاب در انتقال دانش‏ها، گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است.

 

در سال 1372 خورشیدی 24  آبان به عنوان روز کتاب و کتاب‌خوانی تعیین شد. این روز، یکی از روزهای هفته کتاب نیز هست. نخستین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران در روزهای چهارم تا دهم دی ماه سال 1372 با پیام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برگزار شد.

در هفته کتاب، در مدارس، مساجد، دانشگاه‌ها، و استان‌های کشور نمایشگاه‌ها و جشن‌های کتاب و سخنرانی در موضوع چاپ و نشرِ کتاب برگزار می‌شود.

 

یک کتاب خوب، ماندگار و تأثیر گذار، چگونه به یک اثر خاطر آفرین و ماندگار بدل میشود؟ یکی از مهم ترین ویژگیهای چنین آثاری، در نظر گرفتن این نکته مهم است که این گونه کتابها دست کم پاسخی به یکی از سوالها و یا نیازهای مخاطبان خود بدهند، پاسخی که با توجه به اولویتها، زیبا و متین و استوار و قانع کننده باشد. برای این که اثری ماندنی بشود، باید خوب باشد. آثار خوب میماند، در دلها جای میگیرند و کهنه نمیشوند. خوب هم که میگوییم یعنی پاسخ به یک سوال و یک نیاز باشد. خوب فقط معنایش این نیست که از لحاظ هنری خوب تنظیم شده باشد و خیلی عمیق باشد، بلکه ممکن است اینطور نباشد، لیکن پاسخی به یک نیاز باشد.


سلااااام یلداتون پیشاپیش مبارک

شب یَلدا یا شب چلّه یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیم‌کرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته می‌شود. نام دیگر این شب چِلّه» میباشد، زیرا برگزاری این جشن، یک آیین ایرانی‌است.

یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته می‌شود. خانواده‌های ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوه‌ها و رایج‌تر از همه هندوانه و انار را مهیا و دور هم سرو می‌کنند. پس از سرو تنقلات، شاهنامه‌خوانی،قصه‌گویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فال‌گیری با دیوان حافظ رایج است.


کریسمَس جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی‌داشت زادروز عیسی مسیح برگزار می‌شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آن را در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می‌کنند. اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس (ناحیه تاریخی فلسطین کنونی) و دیگر مکانها، به سبب پیروی از گاهشماری یولیانی، جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می‌دارند. کلیسای حواری ارمنی طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمید مسیح را هم‌زمان در روز ششم ژانویه جشن می‌گیرند.


1ـ آنچه باید یک دوشیزه بداند (بخشی راجع به مسأله حجاب) نوشته حسن مصطفوی، چاپ تهران، نوبت دوم، 130 صفحه، کتابفروشی مصطفوی.

2ـ آیا حجاب ضرورت دارد؟ بررسی مسأله پوشیدگی از دیدگاه روانشناسی، نوشته دکتر شهریار ، چاپ تهران، اشراقیه.

3ـ آیه جلباب، محمدتقی صدیقین، قم، چاپ حکمت، 111 صفحه.

4ـ آیه حجاب، سیدمحمود طالقانی، تهران، ناس، 1358، 24 صفحه.

5ـ اثبات وجوب حجاب، شیخ عباس علی واعظ داعی الاسلام» چند نوبت چاپ شده، تهران 1364 قمری، 1227 شمسی، 1347 قمری، 26 صفحه رقعی فارسی.


شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 566 مورخ 4/ 5/ 84 در چارچوب اصول و مبانی روش های اجرایی گسترش فرهنگ عفاف (مصوبه جلسه 413 مورخ 14/ 11/ 76) راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف را به شرح ذیل تصویب نمود:

1ـ توسعه فرهنگ کنکاش و تفکر در مفاهیم دینی توسط جوانان به منظور پذیرش درونی و قلبی و عمل به آنها؛

2ـ تبیین دایمی جایگاه والا و پر اعتبار زن در اسلام و مقایسه آن با سایر مکاتب به منظور احساس برتری شخصیت زن مسلمان نسبت به ن سایر مکاتب و پرهیز از روی آوردن به جاذبه ها و شخصیت های کاذب؛

3ـ تقویت بنیه اعتقادی، اخلاقی و اصول و مبانی تربیت برای والدین، خصوصا مادران نسبت به امر عفاف و حجاب و ایجاد حساسیت در آنها نسبت به آسیب های ناشی از عدم رعایت آن برای خود، خانواده و فرزندان؛

4ـ اتخاذ تدابیر مناسب جهت جذب، تربیت و به کارگیری نیروی انسانی شایسته نظیر مدیران، معلمان و اساتید معتقد و عامل به رعایت حجاب و عفاف در کلیه مراکز اداری و آموزشی؛

5ـ تبیین آموزه های دینی در خصوص ضرورت رعایت اصول حیا و عفت متناسب با قابلیت ها و ویژگی های ن و مردان و ایجاد تعادل در روابط اجتماعی آنها؛

6ـ احیا و ترویج سنت حسنه امر به معروف و نهی از منکر؛

7ـ ارتقای سطح آگاهی جوانان در خصوص ارتباطات صحیح انسانی و اخلاقی بین آنها و حفظ حدود عفاف و حجاب در جامعه و خانواده؛.


خانواده ها خصوصاً مادران که ارتباط و مسئولیت بیشتری در تربیت دختران دارند:

اولاً: از حجاب کامل مثل چادر در مواجهه با نامحرم استفاده کنند، تا از این طریق فرزندان دختر نیز از همان کودکی با حجاب اسلامی آشنا شوند و از همان کودکی به آن عادت کنند. امروزه همه کارشناسان مسایل تربیتی به نقش فراوان و شگرف تمرین و عادت در تربیت فرزندان اذعان دارند.

ثانیاً: ابعاد مختلف مربوط به حجاب را برای فرزندان خویش تبیین کرده آنان را در جهت رعایت پوشش کامل اسلامی تشویق و ترغیب کنند.

ثالثاً: ترتیبی اتّخاذ کنند تا دخترانشان با کسانی دوست شده و ارتباط برقرار کنند که مقید به حفظ ظواهر شرعی در عین آراستگی ظاهری هستند. مراکز آموزشی مانند آموزش و پرورش، در دوره های مختلف تحصیلی (ابتدایی، راهنمایی، متوسطه) در قالب کتاب های درسی، به طور سلسله وار مباحث مختلف حجاب را به شکل ترتیب دوره های تحصیلی برای دانش آموزان دختر مطرح کنند تا از همان سنین خردسالی دختران جامعه نسبت به فلسفه حجاب، آثار مثبت حجاب و آثار منفی بدحجابی، آگاه شده و اعتقاد عمیق و راسخ پیدا کنند. در مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها که مقدار آگاهی افراد نسبت به این مسایل بیشتر است، در مورد شبهاتی که دختران و پسران دانشجو و اساتید، پیرامون اهمیت و ضرورت حجاب، آثار آن، کیفیت حجاب کامل و برتر اسلامی دارند، می توان جلسات پرسش و پاسخ و سخنرانی برگزار کرد. مراکز فرهنگی و رسانه های جمعی مثل مطبوعات، با نگارش آثار و مقالات علمی و استدلالی به تبیین مسائل مهم و اساسی حجاب بپردازند و از درج مقالات و آثاری که به نوعی در تضعیف حجاب کامل اسلامی بانوان خدشه کرده و اثر منفی دارد اجتناب کنند. صدا و سیما به عنوان گسترده ترین وسیله ارتباط جمعی نقش مهمی در تبیین مسائل مختلف مربوط به حجاب دارد. ضمن آنکه رعایت پوشش اسلامی خانم ها در فیلم ها نقش خاصی در ارائه الگوی صحیح حجاب به مخاطبین و خصوصاً نسل جوان دارد.


با استناد به مدارک به دست آمده از دوره هخامنشیان، مانند تندیس ها، سکه ها، نقوش فرش، پارچه و نقش برجسته هایی که تعدادی از آن ها به خارج از ایران منتقل شده اند، و یا نوشته های برخی از تاریخ نگاران، می توان چنین برداشت کرد که پوشاک ن ایرانی عبارت از لباس های بلند تا قوزک پا و گاهی فراخ، پیراهن های ساده تا پایین ساق پا به صورت ساده یا ریشه دار، و با آستین های بلند یا کوتاه بوده است. لباس های ن ایرانی در دوره اشکانی عبارت از پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده است. همچنین پیراهنی دیگر داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد آن نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر می کرده اند. با مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه ها، مانند بانوان اشکانی، جمع کرده، می بستند. ن عهد ساسانی گاهی چادرِ گشاد پرچین به سر می کردند که تا به وسط ساق پا می رسیده است. بحث پوشاک ن ایرانی را در ارتباط با تمدن و فرهنگ اسلامی، باید از دوران سامانیان آغاز کرد. چون سامانیان خود را از نسل ساسانیان می دانستند، باید اذعان کرد که پوشش ایرانیان در این دوران(از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول) همان پوشش دوره ساسانی است و ن بالطبع از پوشش های سنتی چادر و روبندهای ابریشمی برای حجاب و پوشش خود استفاده می کردند، آن هم در رنگ های مختلف زرد، آبی و سیاه.


با استناد به مدارک به دست آمده از دوره هخامنشیان، مانند تندیس ها، سکه ها، نقوش فرش، پارچه و نقش برجسته هایی که تعدادی از آن ها به خارج از ایران منتقل شده اند، و یا نوشته های برخی از تاریخ نگاران، می توان چنین برداشت کرد که پوشاک ن ایرانی عبارت از لباس های بلند تا قوزک پا و گاهی فراخ، پیراهن های ساده تا پایین ساق پا به صورت ساده یا ریشه دار، و با آستین های بلند یا کوتاه بوده است. لباس های ن ایرانی در دوره اشکانی عبارت از پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بوده است. همچنین پیراهنی دیگر داشته اند که روی اولی می پوشیدند و قد آن نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن، چادری سر می کرده اند. با مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم، به نظر می رسد که بانوان ساسانی، پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه ها، مانند بانوان اشکانی، جمع کرده، می بستند. ن عهد ساسانی گاهی چادرِ گشاد پرچین به سر می کردند که تا به وسط ساق پا می رسیده است. بحث پوشاک ن ایرانی را در ارتباط با تمدن و فرهنگ اسلامی، باید از دوران سامانیان آغاز کرد. چون سامانیان خود را از نسل ساسانیان می دانستند، باید اذعان کرد که پوشش ایرانیان در این دوران(از اوایل دوره اسلامی تا عصر مغول) همان پوشش دوره ساسانی است و ن بالطبع از پوشش های سنتی چادر و روبندهای ابریشمی برای حجاب و پوشش خود استفاده می کردند، آن هم در رنگ های مختلف زرد، آبی و سیاه.


واجب بودن حجاب برای ن از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد. چهار آیه ای که بر وجوب حجاب برای ن دلالت دارد عبارتند از آیه: 30 سوره نور، 59، 33 و 23 سوره احزاب، وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زِیْنَتَهُنَّ إِلا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ .؛ ای پیامبر! به ن باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است، آشکار نسازند، و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان و سایر افراد محرم شان.». در این آیه به پنج موضوع اشاره شده است:

1ـ ن باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند.

2ـ ن باید دامن خود را از هر نوع عامل بی عفتی حفظ نمایند.

3ـ ن باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری طبیعی است، پنهان سازند.

4ـ ن باید روسری های خود را بر گردن و سینه بیفکنند.


عفت (عفاف)، حالتی نفسانی (درونی) است که از چیرگی شهوت بر افراد جلوگیری می کند. راغب اصفهانی می نویسد: العفّة حصول حالة للنفس تمنعها عن غلبة الشهوة.» این واژه در قرآن کریم به معنای عفت و خودنگهداری آمده است: وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ» و یا الذین لا یجدون نکاحا .»، خودنگهداری هم در مورد نُمودهای است مانند آنچه در آیات مذکور آمده، هم در مورد مال حرام یا شبهه ناک مانند: وَ مَن کانَ غنیّا فَلْیَسْتَعْفِفْ؛ آن کس که توانگر است از خوردن مال یتیمی که تحت سرپرستی اوست خودداری ورزد.» حجاب، در لغت به معنای المنع من الوصول، ممانعت از رسیدن به چیزی» است. گفته شده که حُجْب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از داخل شدن است. آیه شریفه وَ مِن بَیْننِا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ» شاهد بر این مدعا است. اگر چه در ادبیات عرب و زبان دین (آیات و روایات) برای بحث پوشش ن از واژه ستر» استفاده شده و کمتر به حجاب اشاره شده اما در کتب لغت به واژگان امرأة محجوبة» به معنای زنی که خود را با نوعی پوشش پوشانده است، بر می خوریم. در مجموع می توان گفت حجاب ثمره عفاف درونی است که تظاهر و نُمود بیرونی یافته است و به نوع پوشش در ظهور اجتماعی افراد و در رویارویی با نامحرم گفته می شود.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها